الان میفهمم میفهممم میفهمممم

باید اعتراف کنم واقعا درک نمیکردم این علافی که مترسک و زمر ازش مینالین چیه؟ مگه سربازی علافیه؟ امروز دیدم وااااااااای خدااااااا :| علافی که خوبه :| اصلا فحش به شعور و شخصیت آدمیزاده :))

امروز رفته بودم یه جایی بیمارستان :دی بعد یه سربازی رو مجبور کرده بودن وایسته کنار دستگاه نوبت دهی :||| هر کس می اومد تو بهش نوبت میداد :)) میخواستم بهش بگم خدا قوت :))

همون جا به عمه ام گفتم خدا رو شکر میکنم پسر نشدم مجبور نشدم چنین خفتی رو تحمل کنم :| :)) اینا واقعا دارن عمرشون رو حروم میکنن :|

خدا به مسئولین یکم انصاف بده :|

بی ربط نوشت 1: دیروز به بابام میگم میخوام یه روزه برم فلان شهر دیدن فلان بلاگر میگه تو یه روزه ات میشه یه قرنه :)) دم عیدی کلی کار داریم هیچ جا نمیری :|

بی ربط نوشت 2 : به بابام میگم این مربیه رو دوست ندارم :| بی سواده :))

میگه چرا؟ میگم چون میگه تو سرعت بالا نباید ترمز دستی کشید :|

بهش میگم میشه کشیدااا اصلا روایت داریم تو سرعت بالا بخوای دور بزنی باید ترمز دستی بکشی برگشته میگه بله ولی مهارت میخواد :| اصلا از کجا دیدی؟ گفتم تو شبیه ساز :)) خودم یه ده باری چپ کردم :)) تا یاد گرفتم :دی کارد میزدی خون مربی در نمی اومد :)) 

التماس دعای فرج 

در پناه حق باشید 

یا مهدی