پرروتر از من فقط منم

این میشه سری دومی که ما مهمون داریم و مهمون هم دوست منه :)) و من تو تصمیمم جدیم و میخوام برم دورهمی وبلاگی :)) 

البته اون سری از شهرستان مهمون داشتیم این سری آرمینه است :)) اونم چون خونه شون مورد حمله واقع شده و نمیشه توش درس خوند اومده درس بخونه و مسلما من نباشم راحت تره :)) 

چون وقتی من هستم یکسره صدای من وسوسه اش میکنه بیاد تو حال :)) بهش میگم آشپزیم نمیخواد بکنی من نمیدونم کی بیام ولی هم ناهار داریم هم شام :دی [مهمون قبلی آشپزیم کرده بود] :))

خلاصه باشد که رستگار شوم با این شیوه ی مهمون داریم :|

به جز این یکی از دوستان قمی گفت داره میاد تهران اگه دوست دارم میتونه بیاد دنبالم باهاش برم قم :) یکی دیگه از وبلاگیام گفته میتونم برم خونه شون اگه نخوام برم خونه همون مهمون مون :دی که صد البته نمیخوام برم :))

و به هر دو تعارف لبیک گفتم :)) کلا تعارف با من اومد نیومد نداره فقط اومد داره فقططط :)) 

خلاصه که در تاریخ نامعلومی در هفته دیگه ان شاء اللّه میرم قم :) 

دعا کنین بشه قرار بود این هفته برم نشد :|

التماس دعای فرج 

در پناه حق باشید

یا مهدی